پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی

کتب فتوایی » فقه برای غرب نشینان

باب دوم : معاملات ـ فصل 7 ـ ازدواج ← → باب دوم : معاملات ـ فصل 5 ـ روابط اجتماعی

باب دوم : معاملات ـ فصل 6 ـ مسائل پزشکی

نظر به پیشرفت علم و تکنولوژی در کشورهای غربی وآمریکایی ، بیشتر مسلمانان بای دیدن دوره نخصص های پزشکی به ان کشور ها وارد می شوند هم چنانکه مسلمانان ساکن در آن کشورها همانند دیگر شهروندان،آنجا که سلامتیشان ایجاب کند نیازمند معالجه و مراجعه به مراکز پزشکی می شوند وبه همین سبب،نیکوست که ما برخی احکام شرعی را توضیح دهیم.
مسئله351ـ تشریح اندام مسلمان به قصد آموزش و دیگر اغراض،جایز نیست اما اگر حیات یک مسلمان هر چند در آینده به آن عمل،موقوف باشد، چنان کاری ،جایز می شود.
مسئله352ـ جایز است عضوی از اعضای یک حیوان و حتی سگ و خوک را به بدن انسان پیوند بزنند و برآن عضوپیوندی
آثار و احکام بدن خود انسان مترتب است یعنی : آن، پاک است و نماز با آن جایز می باشد.بعد از آن که حیات در آن عضو حلول کرده باشد،و عضو بدن انسان به حساب آید.
مسئله353ـ هیچ پزشکی نمی تواند دستگاهی را که برای ادامه حیات یک مریض مسلمان کار گذاشته شده و ضربان قلب او را راه انداخته است هر چند که حیات گیاهی بوده و اگر چه مغز از کار افتاده باشد بکشد و از کار بیندازد زیرا جان مسلمان احترام دارد.
همچنین هیچ پزشکی نباید به تقاضا و در خواست مریض و یا خویشاوندان او از کمک و معالجه مریض مسلمان خودداری کند واگر پزشکی آن دستگاه را راه بیندازد و مریض بمیرد،آن پزشک قاتل شناخته می شود.
مسئله354ـ شایسته نیست دانشجوی پزشکی ،به هنگام آموزش به آلت تناسلی کسی نگاه کند مگر زمانی که با نگاه او، ضرر و آسیبی بزرگ از مسلمانی هر چند در آینده،برطرف می شود.
مسئله355ـ واجب نیست مسلمان قبل از خوردن دوا جستجو کند که آیا آن دوا مشتمل بر مواد حرام هست یا نه هرچند که چنان تفحصی سهل و آسان باشد.
و اینک برخی استفتائهای ویژه این فصل و پاسخ های حضرت آیت الله العظمی سیستانی دام الظله.
مسئله356ـ معروف است که مواد مخدر به استعمال کننده آن و یا به طور کلی بر جامعه ضرر و زیان قابل توجه دارد اعم از اعتیاد دایم یا جز آن. و لذا پزشکان و خانه های بهداشت یک صدا به آن حمله می کنند و قوانین اجتماعی و کشوری هم با عا ملهای آن به مبارزه بر می خیزند،نظر شریف شما در آن باره چیست؟
جواب: استعمال مواد مخدر که دارای ضرر و زیان قابل توجهی است اعم از آنکه ضرر از ناحیه اعتیاد دائم باشد و یا جز آن حرام است. بلکه احتیاط واجب، آن است که به طور کلی از آنها پزهیز شود مگر در هنگام ضرورت های پزشکی وامثال آن، پس به همان اندازه ضروری تجویز می شود و خدا داناست.
مسئله357ـ توصیه های پزشکی می گوید سگار کشیدن عامل اصلی بیماری های قلبی و سرطان است و گاهی هم سبب کوتاهی عمر می شود پس حکم سیگار کشیدن بالنسبه به اشخاص ذیل چیست؟

کسی که تازه شروع کرده است.

به سیگار کشیدن معتاد شده است.

در کنار کسی نشسته ایم که او سیگار می کشد و پزشکان می گویند آن کس که در کنار شخص سیگاری می نشیند ضرری قابل توجٌٌٌٌٌٌٌٌٌه،به او می رسد.
جواب:

کشیدن سیگار اگر موجب ضرر و زیان می شود هر چند در آینده واعم از اینکه آن ضرر معلوم باشد ویا گمان ضرر وجود داشته باشد طوری عقلا بر سلامت شخص بیمناک باشند، حرام است.و اما اگر ایمن از ضرر و زیان شدید باشد هر چند بدین جهت که کمتر می کشد، مانعی ندارد.

اگر ادامه کشیدن سیگار ضرر شدیدی می آورد باید دست برداردمگر آنکه ترک سیگار موجب ضرر دیگری شود مثل ضرر حاصل از سیگار کشیدن و یا سخت تر از آن و یا اینکه ترک سیگار برای او حرجی باشد طوری که عادتاً تحمٌل ناپذیر است.

چنین شخصی همانند شخص مبتدی است،و جواب بخش اول شامل حال او هم می شود.
مسئله358ـ به عقیده بعضی ،مرگ مغز برابر با مرگ انسان است،هر چند که نبض او بزند اما پس از مدتی نبض هم می ایستد ـ آنگونه که پزشکان می گویند ـ آیا چنان انسانی مرده حساب می شود و یا باید نبض از حرکت باز ایستد؟
جواب: در صدق عنوان ((مرده)) که موضوع عده ای از احکام شرعی است،نظر عرف شرط است که او را مرده نامند و در فرض سؤال چنین نیست.
مسئله359ـ کار طبابت ایجاب می کند که پزشکان بعضی خانمهای بیمار را با دقت معاینه کنند و چون در کشورهای اروپایی در آوردن لباسهای رویی به هنگام معاینه،معمولی است آیا پرداختن به شغل پزشکی در آنجاها و به این صورت جایز است؟
جواب: با اجنتاب از نگاه کردن و دست زدن که حرام می باشند جایز است،مگر به مقداری که تشخیص بیماری به آن بستگی دارد.
مسئله360ـ گاهی پزشک معالج، لازم می بیند که بخشی از بدن زن نامحرم را باز کند و احیاناً ممکن است آنجا،از جاهای حساس باشد جز آلت تناسلی آیا باز کردن بدن نامحرم به هنگام معاینه و یامعالجه جایز است؟
اولاً: با وجود پزشک زن هر چند با پرداخت ویزیت گران؟
ثانیاً: بیماری چندان مهم نیست ولی به هرحال او مریض شده و به پزشک مراجعه کرده است.
ثالثاً: اگر پزشک بخواهد به آلت تناسلی نگاه کند حکم آن چیست؟
جواب:

با وجود پزشک زن،مراجعه به پزشک مرد جایز نیست مگر آنکه حق ویزیت آنقدر زیاد باشد که او از عهده پرداخت آن نتواند بیرون آید.

و اگر در آن صورت ترک معالجه به ضرر و زیان افتد و یا به رنجی گرفتار شود که تحمل پذیر نیست،جایز است.

به هر تقدیر باید به اندازه ضرورت و ناچاری اکتفا شود و اگر معالجه بدون نگاه مستقیم میسر باشد مانند نگاه در صفحه تلوزیون و یا در آینه،احتیاط ترک نشود.
مسئله361ـ در دانش ژنتیک برخی دانشمندان مدعی اند که می توانندنوع انسان را به واسطه تغییر ژنها و تأثیر بر آنها،زیباتر کنند. اولاً: زشتی صورت را برطرف می کنندو ثانیاً به جای آن،زیبایی قرارمی دهند و ثالثاً: هر دو کار را انجام می دهند. آیا دانشمندان حق چنین کاری را دارند و آیامسلمان حق دارد ابه پزشک اجازه دهد که ژن های ارثی را،زیبا سازد؟
جواب: اگر مشکل جانبی نداشته باشد چنان عملی در حد ذات خود بلامانع است.
مسئله362ـ برخی شرکت های غربی ، دواهایی را قبل از آنکه رسماً به بازار آید تجربه می کنند.
آیا یک پزشک می تواند چنان دوایی را به وسیله مریض خود بیازماید بدون اینکه مریض بداند بخصوص اگر پزشک گمان دارد که پیش از حصول نتیجه نهایی برای آن شرکت دربرای مریض مفید خواهد افتاد؟
جواب: باید بیمار را مطلع ساخت و موافقت اورا در تجربه دوا به دست آورد مگر آنکه پزشک مطمئن باشد که آن دوا بر مریض،اثر جانبی ندارد و همین اندازه که فقط در مفید بودن آن شک دارد.
مسئله363ـ برخی اداره ها (پزشکی قانونی ) در مواردی می خواهند جنازه ای را برای فهم علت مرگ و یا قتل،تشریح کنند آیا چنین اجازه ای هست یانه و چه موقعی جایز نمی باشد؟
جواب: ولی ّ میّت،نمی تواند به تشریح جنازه مرده ای برای مقصد یاد شده،اجازه دهد. ودر صورت امکان،باید از آن جلو گیری به عمل آورد. مسئله364ـ هدیه کردن کلیه مثلاً از آدمی زنده برای زنده دیگر و یا با وصیت مرده ای برای زنده اعم از مسلمان برای کافر ویا به عکس،جایز است؟و آیا فرقی میان اعضاء هدیه شده وجود دارد؟
جواب:بخشیدن عضوی از شخص زنده برای زنده دیگر و پیوند آن به بدن دیگری اگر او را با خطر جدی روبر رو نکند مانعی ندارد مانندآنکه شخصی که کلیه دیگرش سالم است و کار می کند کلیه دومش را به بیمار کلیوی اهدا کند. وهمچنین بریدن عضوی از اندام مرده با وصیت او و پیوند دادن آن به شخص دیگر هر گاه میّت،مسلمان و یا در حکم مسلمان نباشد باز مانعی ندارد.زیرا نجات یک انسان مسلمان موقوف به آن است، و اما در غیر این دوصورت در نفوذ وصیٌت و در صحت آن و در جواز قطع عضوی از وی ، اشکال هست اما به هر حال اگر طبق وصیت عضوی بریده شدبرای قطع کننده آن،دیه واجب نمی شود.
مسئله365ـ اگر عضوی را از بدن ملحدی به بدن مسلمانی پیوند بزنند آیا پس از عمل پیوند و بعد از آنکه عضو بدن مسلمان شد،آن عضو پاک است؟ جواب: عضوی که از بدن زنده جدا می شود بدون فرق میان مسلمان و غیر مسلمان نجس است و پس از آنکه جزیی از بدن مسلمان و یا کسی که در حکم مسلمان است،گردید و روح درآن حلول کرد محکوم به طهارت و پاکی است.
مسئله366ـ ماده انسولین که در معالجه بیماری قند تزریق می شود احیاناً از بنکر بایس خوک،گرفته می شود آیا استعمال آن جایز است؟ جواب: مانعی نیست که در عضله یا رگ یا زیر پوست با سوزن،تزریق شود.
مسئله367ـ آیا پیوند کلیه خوک به انسان جایز است؟
جواب: جایز است و خدا عالم است.
مسئله368ـ آیا کشت نطفه جایز است بدین معنی که تخمک زن و نطفه مرد را منتقل می کنند و تخمک را دز بیرون رحم تلحیق کرده و آنگاه در داخل بدن قرارمی دهند ؟!
جواب: این کار در حد ذات خود جایز است.
مسئله369ـ برخی بیماری های ارثی هستند که از پدران به فرزندان انتقال می یابد و زندگانی آنها را به مخاطره می اندازد.علم جدید راه نجات برخی از مرضها را یافته است بدین ترتیب که تخمک زن را در لوله خارجی کشت می کنند و جنین های به وجود آمده را کنترل می کنند و سالم را از بین آنها انتخاب و در رحم مادر کشت می کنند،بقیه را از میان می برند آیا چنین عملی شرعاً جایز است؟
جواب: مانعی ندارد
مسئله370ـ در عمل تلقیح تخمک در داخل دستگاه مصنوعی ، گاهی چندین جنین شکل می یابد و چه بسا کشت همه آنها در رحم مادر برای او مرگ آور و یا خطر ناک است آیا می توان یک جنین را برگزید و بقیه را تلف کرد؟
جواب: کشت تخمک پرورده شده که در دستگاه آزمایش،به عمل می آید واجب نیست پس در فرض سؤال می توان یکی را برگزید و بقیه را تلف کرد و از بین برد.
مسئله371ـ آیا می توان با عمل جراحی ،صورت و یا قسمت های دیگر بدن را زیبا ساخت؟
جواب: با پرهیز از لمس و نظر حرام،جایز است.
بیماری ایدز (Aids)و یا ضعف سیستم ایمنی بدن از خطر ناکترین بیماری های بشری است که بر حسب آمار 1996،هشت میلیون قربانی در جهان داشته است و فعلاً بیست و دو میلیون انسان حامل ویروس این بیماری وجود دارد و آمارهای اخیر نشان می دهد که تلفات این بیماری در سال 1996 به یک میلیون و نیم انسان بالغ شده است و بنابر این آمار، تعداد مرگ ومیر حاصل از ایدز تا 1998 به شش میلیون نفر می رسد و همین رقم را سازمان بهداشت جهانی به مناسبت روز جهانی ایدز که مصادف با 1/12/1996 است اعلام کرده است.
پزشکان راههای عمده سرایت این بیماری را به قرار زیر اعلام کرده اند:
الف ـ ارتباط جنسی میان افراد هم جنس و یا از دو جنس و این خطرناکترین و سیله شیوع بیماری ایدز است و ابتلا از این طریق 80% می باشد.
ب ـ ورود میکروب از راه خون اعم از طریق آمپولهای آلوده و خصوصاً آلوده به مواد مخدر و یا از طریق زخم های قابل نفوذ و پیوند اعضا و حتی در عملیات جراحی اگر ابزار جراحی کاملاً ضد عفونی نشده باشند.
ج ـ از طریق مادر مبتلا هنگام بارداری و یا در موقع زایمان،ویروس به جنین انتقال می یابد.
آمارهای ، گویای این حقیقت هستند که تمام کشورهای جهان به این بیماری مبتلا هستند و ملٌتی از آسیب آن، در امان نیست هم چنان که شماره بیماران به طور مرتب بالا می رود و بیشتر در میان جنس مرد است و هم چنین از آثار بداین بیماری (ایدز) شیوع برخی بیماری هایی است که در حال ریشه کن شدن در عالم بوده اند مثل سل ریه.
پس از این مقدمه،برخی استفتاءها را تقدیم می کنیم:
مسئله372ـ کسی که به بیماری ایدز مبتلاست آیا واجب است شخصاً خود را منزوی کند ویا خانواده اش او را منزوی نمایند؟
جواب: بر او واجب نیست که خود را منزوی کند و بر خانواده او نیز واجب نمی باشد که او را منزوی نمایند بلکه اگر خطر سرایت به دیگران نباشد نمی توان او را از حضور در مساجد و دیگر اماکن عمومی منع کرده بلی واجب است در خصوص راههای سرایت قطعی و یا احتمالی مراقبت و پیشگیری به عمل آید.
مسئله373ـ حکم سرایت دادن عمدی چیست؟
جواب: چنان کاری جایز نیست و اگر آن عمل موجب مرگ شخص سرایت شده، شود هر چند پس از مدتی ، ولی مرده می تواند نقل کننده عمدی را قصاص کند به خصوص اگر می دانست که چنان کاری به مرگ طرف می کشد و اما اگر جاهل بوده و یا ازاثر آن غفلت داشته است فقط دیه و کفاره واجب می شود و بس. مسئله374ـ آیا شخص مبتلا به بیماری ایدز می أتواند با شخص سالم ازدواج کند؟
جواب: آری ، ولی نمی تواند طرف را فریب دهد یعنی خود را به هنگام خواستگاری سالم معرفی کند با این که خود می دانسته است که بیمار است. همچنانکه بر او جایز نیست با همسرش مقاربت کند که به سرایت ویروس منتهی می شود و اما مجرد احتمال سرایت با وجود عدم یقین،اجتناب از نزدیکی واجب نیست البته پس از توافق و تحصیل رضایت طرف.
مسئله375ـ حکم ازدواج کسانی که هر دو حامل ویروس ایدز هستند چه طوراست؟
جواب: مانعی ندارد اما اگر روابط جنسی میان آنها سبب تشدید بیماری در حد خطرناک باشد،اجتناب، لازم است.
مسئله376ـ مجامعت با کسی که به بیماری ایدز مبتلاست چطوراست؟آیا شخص سالم باید از او اجتناب و دوری کند زیرا معاشرت،یکی از عمده ترین راههای سرایت ویروس این بیماری است؟
جواب: همسری که سالم است می تواند از شوهرش که مبتلا به ایدز است و مقاربت موجب سرایت ویروس می شود هر چند که احتمالاً، تمکین نکند بلکه واجب است او از عمل مقاربت که موجب انتقال ویروس ایدز به وی می شود خود داری کند.
و اگر ممکن باشد، احتمال سرایت را هر چند با استعمال کاندوم و یا دیگر وسایل پیشگیری تا2% پائین آورد جلوگیری از بارداری جایز می شود بلکه بنابر احتیاط خود داری از مقاربت جنسی جایز نمی باشد.
و از همین مسئله حکم شوهر سالم نسبت به همسر مبتلا به ایدز معلوم می شود،یعنی مرد نمی تواند با همسرش که مبتلا به ایدز است نزدیکی کند با احتمال سرایت ویروس به وی ، البته با ید این احتمال معقول و قابل قبول باشد و حق شرعی مقاربت در هر چهار ماه ساقط می شود مگر اینکه
بتوانند از وسایل ایمنی استفاده کنند و جلو سرایت را بگیرند.
مسئله377ـ زن و یا شوهری که سالم است حق دارد طلاق و جدای را مطرح کند؟
جواب: اگر به هنگام عقد، فریب صورت گرفته باشد یعنی در وقت خواستگاری و عقد خوانی زن و یا مرد خود را سالم معرفی کرده است و عقد مبنی بر سلامت طرفین واقع شده است در این صورت آن کس که فریب خورده حق دارد عقد را بهم بزند و فریبی که موجب حق اختیار می شود،تنها با سکوت زن و یا ولی ّ او ثابت نمی شود اگر مرد عقیده داشته که بیماری وجود ندارد. اما اگر فریب کاری در میان نبوده ویا مرض او بعد از عقد پیدا شود مرد می تواند همسرش را مرض ایدز دارد طلاق دهد و اما همسر سالم آیا به مجرد این که شوهرش مریض است و با او نمی تواند مقاربت کند، می تواند طلاق بخواهد؟در این مسئله دو وجه است.واحتیاط ترک نشود البتته اگرشوهری به کلی همسرش را ترک کند طوری که او بلاتکلیف بمانداو می تواند به حاکم شرع مراجعه کرده و شوهرش را به یکی از دو امر الزام کند یا طلاقش دهد و یا به کلی او راترک نکند.
مسئله378ـوقتی که شوهر به بیماری ایدز مبتلا باشد حکم طلاق از سوی زن چگونه است ؟
جواب : پاسخ این سوال گذشت (زن می تواند به حاکم شرع مراجعه کند وتقاضای طلاق دهد...)
مسئله 379:آیازنی که به بیماری ایدزمبتلاست می تواند سقط جنین کند ؟
جواب: این کار جایز نیست بخصوص پس از آنکه روح به جنین دمیده شده اما اگر ادامه حاملگی برای مادر ضرر داشته باشد قبل از حلول روح در جنین،اسقاط آن جایزاست اما پس از آن نه.
مسئله380ـ حق حضانت طفل سالم برای مادر مبتلا به ایدز و دادن شیر آغوز و یا جز آن چیست؟
جواب: حق حضانت و سرپرستی مادر نسبت به فرزندش، ساقط نمی شود لیکن لازم است،مراقبت به عمل آید تا از سرایت بیماری پیشگیری شود واگر احتمال سرایت ویروس،احتمالی معقول باشد و شیر خوردن مستقیم از پستان مادر برای طفل خطرناک باشد، اجتناب لازم است.
مسئله381ـ آیا می توان بیمار ایدز را بیماری مرگ تلقّی کرد؟
جواب: چون دوران این مرض، خیلی طولانی است و زمان زیادی طول می کشد، نمی توان آن را مرض موت حساب کرده اما مرحله های پایانی آن که مرگ بیمار نزدیک می شود مانند مرحله شدت هیجان،و فقدان کامل نیروی دفاعی و یا عوارض عصبی کشنده دیگر، آن را مرض موت می توان تلقّی نمود.
مسئله382ـ آیا برای پزشک جایز و یا واجب است که بیماری ایدز را به کسان بیمار مانند همسران و شوهران، آشکار بیان کند و آنان را مطلع سازد؟
جواب: هر گاه بیمار و یا ولیّ او اجازه دهند اعلام مرض وبیماری توسط پزشک جایز است. و اگر تأمین حیات برای او به مدت طولانی موقوف به اعلام مرض باشد چنان که نگفتن آن ممکن است عوارضی را به دنبال داشته باشد مانند ترک احتیاط لازم و سرایت مرض، در این صورت اعلام مرض برای کسان بیمار واجب می شود و خدا داناست.
مسئله383ـ اگر مسلمانی بداند که او به مرض ایدز مسری ،گرفتار است آیا جایز است او با همسرش،عمل زناشویی انجام دهد و آیاواجب است او را مطلع سازد؟
جواب: هرگاه او بداند که با عمل زناشویی ، ویروس مرض به همسرش سرایت می کند زناشویی به طور مطلق جایز نیست و همچنین است اگر چنان امری را احتمال دهد و آن احتمال قابل توجه باشد.مگر آنکه همسرش از بیماری شوهرمطلع باشد و با رضایت خود، تمکین کند.
باب دوم : معاملات ـ فصل 7 ـ ازدواج ← → باب دوم : معاملات ـ فصل 5 ـ روابط اجتماعی
العربية فارسی اردو English Azərbaycan Türkçe Français