پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی

کتب فتوایی » فقه برای غرب نشینان

باب دوم : معاملات ـ فصل 8 ـ مسائل جوانان ← → باب دوم : معاملات ـ فصل 6 ـ مسائل پزشکی

باب دوم : معاملات ـ فصل 7 ـ ازدواج

در باره زناشویی و ازدواج در شریعت اسلامی ، قوانین و مقررات ویژه ای وجود دارد که همگی جنبه حیاتی دارند و از این نظر که نیاز های مختلفی را از انسان رفع می کنند هر یک حاوی نکته های کلی و جزئی می باشند و تأمین کننده بسیاری از خواسته هایی هستند که با زندگی فردی و جمعی او پیوند پیدا می کنند.احکام در رابطه بامسائل جنسی مرد و زن، بسیار است و ما به آن اندازه که به زندگی یک مسلمان در یک کشور غیر اسلامی ارتباط زیاد دارد ودانستن آنها برای او مهم و لازم است،می پردازیم .
مسئله384ـ ازدواج از مستجبات مؤکد است از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله ) روایت است که فرمود:هر کس ازدواج کرد نیمی از دین خود را حفظ کرد.
و در روایت دیگر فرمود:هر کس می خواهد از سنّت من پیروی کند،نکاح از سنّت من است.
و در حدیث سوم فرمود: هیچ مسلمانی ،پس از اسلام،همانند همسر مسلمانی که به هنگام نگاه، او را شاد کند و از دستوراتش فرمان برد و در عیاب حافظ ناموس وی باشد، بهره ای به دست نیاورده است.
مسئله385ـ شایسته است مردی که می خواهد همسر برگزیند برخی صفات را در نظر بگیرد و جز با زن عفیف،پاکدامن،بزرگوار، ریشه دار و صالحه ای که در امور دین و دنیا یار و یاور اوباشد، ازدواج نکند و سزاوار نیست که مرد فقط به جمال ظاهری بسنده کند در حدیث آمده که پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرمود:از سبزی مزبله بپرهیزید.پرسیدند: مراد شما چیست؟ فرمود زن زیبای بد تربیت.
مسئله386ـ شایسته آن است که زن و اولیای دختر که او می خواهد ازدواج کند، مردی دارای صفات ذیل را برای شوهری انتخاب کند و جز مرد متدین،عفیف و پاک نظر،خوش اخلاق که هرگز لب به شراب نزده و به منکرات و گناهان کبیره آلوده نشده است را انتخاب نکند.
مسئله387ـ بهتر است اگر خواستگار، مردی متدین و خوش اخلاق است جواب رد به وی داده نشود رسول خدا فرمود: اگر کسی به خواستگاری شما آمد و از دین واخلاق اوخشنود بودید با او ازدواج کنیدواگر نکنید در روی زمین فتنه و فسادی بزرگ روز خواهد داد.
مسئله388ـ مستحب است هر انسانی در امر ازدواج دیگران وساطت کند و طرفین را بدان امر راضی کند.
مسئله389ـ مردی که می خواهد با دختر یا زنی ازدواج کند قبل از خواستگاری می تواند به زیبایی های او نظر اندازد و با وی هم صحبت شود و از جمله زیبایی های : صورت،مو،گردن، دست،پا بازوان،و دیگر جاهای زیبایی به شرط اینکه به قصدلذت جنسی نباشد.
مسئله390ـ ازدواج در شریعت اسلامی دو نوع است1ـ دائم 2ـ موقت
ازدواج دائم آن است که مدت تعیین نمی شود و همسر دائمی است.ولی در ازدواج موقت،زمان معین می شودمثل یک سال،بیشتر و یاکمتر، چنین همسر، همسر موقت و یا متعه نامیده می شود.
مسئله391ـ در هر دو نوع ازدواج باید صیغه عقد خوانده شود در ازدواج دایم، زن به طور مستقیم می گوید خود را به عقد ازدواج شما در آورم با فلان مهر(و مقدار مهر ذکر شود) و مرد می گوید پذیرفتم.
ودر عقد موقت زن می گوید: خود را برای فلان مهری و برای فلان مدت به ازدواج تو در آورده ام و مرد می گوید پذیرفتم.
مسئله392ـ کسی که نمی تواند صیغه ازذواج را با زبان عربی بخواند با هر زبانی که قابل فهم باشد می تواند بخواند هر چندکه وکیل او بتواند صیغه را به عربی اجرا کند.
مسئله393ـ زن و مرد می توانند صیغه عقد خود بخوانند و یا به کسی وکالت دهند و حضور شهود در مجلس عقد،شرط نیست هم چنانکه حضورعالم دینی هم شرط صحت عقد ازدواج نمی باشد.
مسئله394ـ هر مسلمانی می تواند بازن یهودی یا مسیحی به طور موقت ازدواج کند و احتیاط واجب آن است که با غیر مسلمان، ازدواج دایم نکند، چنانکه ازدواج با زن کافر غیر کتابی به طور مطلق جایز نمی باشد و بنابر احتیاط واجب، با زن مجوسیه هم ازدواج نکند هر چند، موقت باشد.اما زن مسلمان به طور قطع و یقین با هیچ مرد کافر ـ کتابی و غیره ـ نمی تواند ازدواج کند.
مسئله395ـ در ازدواج دوشیزه مسلمان یا اهل کتاب، موافقت پدر و یا جد پدری در صورتی که در امور زندگی مستقل و مالک امور خویش نباشد، شرط است و بنابر احتیاط واجب اگر مستقل هم باشد، رضایت و موافقت یکی از آن دو (پدر یا جد پدری ) راجلب کند اما اجازه و رضایت مادر،برادر خواهرو دیگر خویشاوندان نزدیک،شرط نمی باشد.
مسئله396ـ در ازدواج دوشیزه بالغ و رشید اگر پدر و یا جد، او راازازدواج با همگن خود باز می دارندشرط مزبور،منتفی است و نیز اگر خود را به طور کلی از زندگانی آن دوشیزه کنار بکشد و یا دوشیزه دسترسی به ایشان نداشته و تحصیل اجازه آن میسر نگردد چنان شرطی ساقط است پس او می تواند با مردی همگن است بدون اجازه پدر و یا جد پدری ازدواج کند.
مسئله397ـ اجازه پدر و یا جد پدری در مورد ازدواج دختری که قبلاً ازدواج شرعی نموده شرط نمی باشد اما اگر آن دختر، بکارت خود را در اثر زنا یا به وسیله دیگر از دست داده باشد، اجازه پدر و یا جدپدری هم چنان شرط است.
مسئله398ـ در کشورهایی که کافر کتابی و غیر کتابی و ملحد وجود دارد مسلمانی که می خواهد با دختری ازدواج کند باید از دین و مذهب او سؤال کند تا اطمینان پیدا کند که او با دختری بی دین ازدواج نمی کند و نکاح او باطل نمی باشد و در این خصوص، سخن آن دختر پذیرفته است.
مسئله399ـ مسلمانی که با یک زن مسلمان ازدواج نموده است نمی تواند بدون اجازه او با یک زن دیگر کتابی مانند یهودی و یا مسیحی ، ازدواج مجدد کند و بنابر احتیاط واجب ازدواج موقت هم بپرهیزد هر چندکه همسر او اجازه داده باشد و در این مسئله میان دور بودن و یاهمراه بودن همسرش فرقی نیست.
مسئله400ـ هیج مرد مسلمانی با یک زن کتابی مثل یهودی و یا مسیحی ، نمی تواند بدون ازدواج قانونی عمل جنسی انجام دهد هر چندکه دولت متبوع آن زن کتابی ،در حال جنگ با مسلمانان باشد.
مسئله401ـ بنابر احتیاط واجب انسان باکسی که به زنا مشهور است، ازدواج نکند مگر پس از توبه او هم چنانکه بنابر احتیاط واجب مرد زنا کار با زنی که با او زنا کرده، ازدواج ننمایدمگر بعد از توبه آن زن.
مسئله402ـ ازدواج غیر مسلمان که مطابق قوانین دین و آیین خود آنان صورت گرفته است، ازدواجی صحیح می باشد اعم از آنکه زن و شوهر هر دو کتابی باشند مثل یهودی ومسیحی و یا غیر کتابی باشند مانند گروه های کفار و یا یکی کتابی ودیگری غیر کتابی باشد حتی اگر آنان در یک زمان هر دو مسلمان گشتند،نیازی به عقد مجدد نیست و ازدواج سابقشان به قوت خود باقی می ماند .
مسئله403ـ وقتی پدری ولایت خود را از دخترش برداشت واو را در سن هیجده سالگی در شئون زندگی ،خود مختار و در تصرف امور، مستقل کرد چنانکه در برخی کشورهای اروپایی و یا آمریکایی و یا غیر آنها چنین وضعیتی حاکم است.و در این صورت دوشیزه می تواند بدون اجازه پدر و جلب رضایت او ازدواج کند.
مسئله404ـ هر یک از زن و شوهر می توانند به ظاهر و باطن اندام یکدیگر نظر اندازند حتی آلت تناسلی و نیز می توانند به هر عضوی از اعضای یکدیگر دست یزنند با لذت و بدون آن.
مسئله405ـ در ازدواج دایم هزینه زندگی زن به عهده شوهر است به شرط آنکه او در اموری که باید از شوهر اطاعت کند،فرمان ببرد پس شوهر باید خوراک،پوشاک و مسکن و دیگر ملزومات زندگی او رااز قبیل وسایل گرم و سرد کننده و یا فرش و اثاث و غیر آنها مطابق شئون همسر بالنسبة به شوهر، فراهم سازد و این امر،با اختلاف زمان و مکان و حال و عرف و عادت و سطح زندگی اشخاص،فرق می کند.
مسئله406ـ بر شوهر واجب است که هزینه سفرهایی را که همسرش با وی همراه است، بپردازد همچنین اگر او تنها سفر رود و آن سفر،ضروری بوده وخارج از شئون زندگی هم نباشد مثل آنکه مریض باشدو احتیاج به هزینه پیدا کند و یالازم باشد که به پزشک مراجعه نماید در این صورت بر شوهرواجب است که همه هزینه ها را بپردازد.
مسئله407ـ جایز نیست با زن جوان بیش از چهار ماه ترک هم خوابیگی شودمگر در صورت داشتن عذر مانند حرج و ضرر و یا آنکه همسرش راضی باشد و با در حین عقد، آن را شرط کرده باشد و بنابر احتیاط این حکم به زن دایم اختصاص ندارد پس زن موقت هم، چنین است هم چنان که این حکم به وطن اختصاص ندارد در سفر نیز آن حکم صادق است پس مرد نمی تواند بدون عذر شرعی ، سفری طولانی رود طوری که حق همسرش ضایع شود خصوصاً اگر چنان سفری ،ضرورت هم نداشته باشد مانندآنکه برای تفریح و گردش می رود.
مسئله408ـ هیچ زن مسلمانی نمی تواند با یک مرد کافر به طور دایم و یا موقت، ازدواج کند.
مسئله409ـ اگر شوهری بدون دلیل شرعی ، همسرش را اذیت و آزار کند او می تواند به حاکم شرع مراجعه کند تا شوهر، ملزم به حسن رفتار گرددو اگر سودمند واقع نشد به هر گونه که حاکم صلاح بداند او را تنبیه می نماید و اگر آن هم فایده نبخشید، زن می تواند درخواست طلاق کند و اگر شوهر، اورا طلاق نداد واجبار به حسن معاشرت، میسر نشد، حاکم شرع آن زن را طلاق می دهد.
مسئله410ـ جایز است منی شوهر را به همسرش تلقیح مصنوعی کنند به شرط آنکه این کار مستلزم فعل حرام نشود مانند نگاه کردن به جاهایی که حرام است و امثال آن.
مسئله411ـ زن می تواند با استفاده از داروهای گیاهی و پزشکی مانع بارداری شود به شرط آنکه ضرر و زیان جدی پیش نیاورد و در این کار رضایت و عدم رضایت شوهر، شرط نمی باشد.
مسئله412ـ هر زنی می تواند با استفاده ازaud و یا هر وسیله دیگر مانع از بارداری شود به شرط آنکه استفاده از آن، موجب ضرر و زیان جدی نگردد و قراردادن آن، مستلزم فعل حرام نباشد مثل نگاه و لمس نامحرم به بدن زن وهمچنین نگاه و لمس بدون دستکش توسط زنی که این دستگاه را در بدن زن دیگر قرار می دهد که همه اینها فعل حرام می باشد و دیگر اینکه قرار دادن آن دستگاه موجب سقط جنین نشود.
مسئله413ـ زن نمی تواند جنینی را که روح در آن حلول کرده است به هیچ عنوانی بیندازد.
مسئله414ـ اگر مادری جنین خود را ساقط کند باید دیه بپردازدو همچنین است پدر و یا هر شخص دیگر مانند پزشک که حق ندارد سقط جنین کنند و اگر کردند دیه بر آنان لازم می شود.
واینک نمونه ای از استفتائات و پاسخ های آیت الله العظمی سیستانی دام ظله در این خصوص.
مسئله415ـ آیا سهم امام (علیه السلام) را می توان به عنوان مساعدت در امر ازدواج یک جوان در کشور غربی به مصرف رسانید؟با علم به این که با ارز پرداختی در این کشورن امر ازدواج بیش از یک یا دو مؤمن را که در کشور های اسلامی زندگی می کنند و نیازمندهم هستند،می توان سامان داد و آیا شایسته نیست از آن سهم امام(علیه السلام) چندین شخص مستحق بهرمند گردند؟
جواب: تزویج مردان مؤمن و محتاج هر چند که از جمله مصارف سهم امام (علیه السلام) است اما صرف آن جز بااجازه مرجع و یا نماینده او جایز نیست و هزینه کزدن آن،در باره چندین نفر واجب نمی باشد بلکه اهم و مهم و یا الاهم فالاهم را باید مراعات کرد و این،با اختلاف موراد فرق می کند.
مسئله416ـ آیا خواندن صیغه ازدواج با زبان عربی توسط غیر عرب کافی است؟ بدون آن که معانی آن کلمات را بداند باعلم به این که در حقیقت،مقصود اجرای عقد ازدواج است؟ وآنگهی صیغه ازدواج را با لغت و زبان غیر عربی نمی توان خواند؟
جواب: توجه اجمالی به مفاد معنای صیغه،کافی است و بنابر احتیاط،اجرای آن با لغت و زبان دیگرجایز نمی باشد.
مسئله417ـ آیا عقد ازدواج را با تلفن می توان خواند؟
جواب: صحیح است.
مسئله418ـ آیا شهادت و گواهی به وسیله تلفن،فاکس و نامه پستی ممکن است؟
جواب: احکامی برای شهادت نزد قاضی قابل اثبات است که حضوری باشد اما نقل وحکایت آن به هروسیله ممکن است و از آن جمله است تلفن امثال آن به شرط آنکه از اشتباه و تقلب کاری ایمن باشیم.
مسئله419ـ آیا به اندام کسی که می خواهیم با ازدواج کنیم، می توانیم با دقت تمام با قصد لذت و یا بدون آن،جز آلت تناسلی ، نگاه کنیم؟ جواب: می توان به زیبایی های مانندصورت،مو،دست ها، بدون قصدلذت،نگاه کرد هر چند بداند که چنان لذتی نا خود آگاه حاصل خواهد شدو پس از آنکه وضع را بایک نگاه فهمید، تکرار جایز نیست.
مسئله420ـ در برخی کشورهای غربی ، دختران پس از شانزده سالگی ، استقلال مالی و سکنی دارند و عملاً از خانه پدر جدا می شوند و شخصاً به اداره شئون زندگی می پردازند و اگر احیاناً با پدر و یا مادر در برخی مسائل مشورت کنند فقط به عنوان ادب است آیا این چنین دوشیزاه ای می تواند بدون اذن پدر به طور دائم و یا موقت ازدواج کند؟
جواب: این وضع زندگی اگر به این معناست که پدر به او اجازه ازدواج با هر مردی را داده است و یا نوعی کناره گیری از دخالت در شئون زندگی دخترن تلقی می شود پس او می تواند ازدواج کند و گرنه،جایز نیست.
مسئله421ـ زنی که سن او از سی سال گذشته است و هنوز دوشیزه باقی مانده است به هنگام ازدواج همچنان اجازه ولی خودنیاز دارد؟
جواب: اگر در شئون زندگیش مستقل نیست، اجازه لازم است بلکه بنابر احتیاط واجب اگر مستقل هم باشد باز اجازه بگیرد.
مسئله422ـ آیا دوشیزه گان می توانند با آرایش خفیف و استفاده از پودرهای زیبایی برای جلب توجه بانوان در مجالس ویژه و یا برای زیبایی بیشتر، حاضر شوند و قصدشان آن باشد که خواستگار پیدا شود و آیا چنین کاری عیب پوشی به حساب می آید؟
جواب: آن چنان آرایشی را جایز است انجام دهند و آن، پنهان کردن عیوب،محسوب نمی شودبا این وجود اگر عیب پوشی هم به حساب آید باز هم حرام نیست مگر آنکه فریبکاری برای خواستگاران تلقی شود.
مسئله423ـ چه زمانی ، زن می تواند از حاکم شرع، در خواست طلاق کند؟
آیا زنی که شوهرش دائم با او بدرفتاری می کند و یا نیاز جنسی اورا ارضاء نمی کند به طوری که بیم آن می رود که به او نگاه افتد،می تواند پیشنهاد طلاق دهد و آیا در چنین صورت،طلاق داده می شود؟
جواب: اگر شوهری از انجام حقوق همسرش خود داری کندو پس از اجبارحاکم شرع به رعایت یکی از دو امر (طلاق و یا حسن معاشرت)،نتیجه گرفته نشود زن می تواند از حاکم شرع در خواست طلاق کند و مواردی که زن می تواند از حاکم شرع در خواست طلاق کند به قرار ذیل است:

موقعی که شوهر،نفقه و هزینه زندگی همسرش را نپردازدو حاضر به طلاق دادن هم نشود و همچنین اگر شوهری قادر به پرداخت هزینه نباشد و ازدیگر سو،طلاق هم ندهد.

اگر شوهری همسرش را بیازارد و برابر دستور خدا با وی رفتار نیکو کند.

هرگاه مردی همسرش را رها کرده و او بلا تکلیف گذاردطوری که گویا شوهر ندارد.
و اما درصورتی که مرد فقط نیاز جنسی همسرش را نمی تواند بطور کامل برآورده سازد و بیم آن رود که زن به گناه افتد هر چند که بنابر احتیاط واجب شوهر هر طور که شده از نظر مسائل جنسی همسرش را ارضاء کند و یا او را طلاق دهد با این وجود اگر چنین نکرد بهتر ان است که زن شیوه صبر و انتظار پیشه کند.
مسئله424ـ زن مسلمانی مدت زمانی است که از شوهرش جدا رندگی می کند و معلوم نیست که این وضع تا چه وقت ادامه داشته باشد مضافاً بر این که اگر زن در مغرب زمین،تنها و بدون شوهر بماند برجان خود از دزدان و آدم ربایان و هجوم به خانه اش ایمن نمی باشدآیا او در این صورت می تواند در خواست طلاق کند و با ازدواج مجدد، با یک شوهر دیگر به آرامی زندگی کند؟
جواب: اگرشوهر او را رها کرده و تنهایش گذاشته است او می تواند به حاکم شرع مراجعه کند و درخواست طلاق کند و حاکم شرع شوهر را مجبور می کند تا باوی زندگی کند و یا آزادش کند تا او همسری دیگر برگزیندو اگر شوهر به یکی از این دو وظیفه عمل نکند زن می تواند به حاکم شرع رجوع نماید و طلاق خود را مطرح سازد.
و اما اگر زنی بدون مجوز شرعی ،شوهرش را رها کند و جدا از او زندگی نمایددر این صورت زن چنان حقی را ندارد و حاکم شرع هم نمی تواند او را طلاق بدهد.
مسئله425ـ برای یک مرد مسلمانی چنان پیش آمده که مدت زمان طولانی جدا از همسرش زندگی می کند آیا او می تواند با یک زن کتابی ازدواج دایم کند بدون آنکه همسر مسلمانش را آگاه سازد و اگر همسرش را مطلع کرد و از وا اجازه گرفت، چنین ازدواجی صحیح می باشد؟
جواب: یک مرد مسلمان نمی تواند با یک زن کتابی به طور دایم ازدواج کند اما ازدواج موقت در صورت نداشتن همسر، مجاز است و با وجود همسر مسلمان بدون اجازه او ازدواج موقت نیز جایز نیست و بنابر احتیاط واجب در صورت اجاره همسر هم از آن کار خود داری کند.
مسئله426ـ مسلمانی که دارای همسر مسلمان می باشد سالهاست از کشور خود مهاجرت کرده و نیاز به ازدواج دارد آیا پس از طلاق همسرش در زمان عده طلاق، می تواند با یک زن کتابی ازدواج متعه نماید؟
جواب: چنان متعه ای باطل است زیرا زن در زمان عده طلاق رجعی ، در حکم همسر است و در مسائل پیش گفتیم که متعه زن کتابی با وجود همسر مسلمان، جایز نمی باشد.
مسئله427ـ آیا واجب است کسی را که می خواهد با یک زن کتابی و یا حتی مسلمان، ازدواج کند او را مطلع می سازیم که آن زن در عده همسر سابقش می باشد و یا اصلاً عده نگاه نداشته است؟
جواب: اطلاع دادن،واجب نیست.
مسئله428ـ آیا یک مرد مسلمان می تواند با زن کافری که همسر یک مرد کافری است،ازدواج کند؟و آیا اگر آن زن از شوهر کافر گرف،عده دارد؟ و زمان عده چقدراست؟و آیا جایز است در زمان عده، با اوهمبستر شدو اگر آن زن، مسلمان شد برای ازدواج با یک مرد مسلمان،چقدر باید عده نگاه دارد؟
جواب: مردمسلمان نمی تواند با زن کافری که دارای شوهر قانونی وبرابر شریعت خود می باشد،ازدواج کند زیرا او شوهر دار است اما پس از طلاق وانقضای عده ـ و نه قبل از آن ـ ازدواج موقت جایز است وزمان عده زن غیر مسلمان همانند عده زن مسلمان می باشد و هر گاه آن زن،مسلمان شود پس از آنکه با شوهر غیر مسلمان همبستر شده بوده و شوهرش مسلمان نگردیده احتیاط آن است که قبل از انقضای عده با آن زن ازدواج نشود اما اگر آن زن قبل از همبستر شدن با آن شوهر غیر مسلمان به اسلام بگرود،عقد ازدواج خود به خود فسخ می شود وعده ندارد.
مسئله429ـ معنی رعایت عدالت میان همسران چیست؟
جواب: عدالتی که رعایت آن واجب است،تقسیم وقت و شبهاست بدین معنی گه اگر یک شب با یکی بود شب بعد با همسر دیگر باشد در هر چهار شب،و اما عدالت مستحبی عبارت از آن است که در هزینه کردن و توجه نمودن ودر برآوردن نیاز جنسی و با روی باز و خندان روبه رو شدن برابر عمل کند. مسئله430ـ اگر یک زن مسلمانی زنا کند شوهرش می تواند او را به قتل برساند؟
جواب: بنابر احتیاط واجب،جایز نیست او را به قتل برساند هر چند که او را در حال زنا کردن ببیند.
مسئله431ـ در رساله های علمیه، جمله ((زن مشهور به زنا)) آمده است معنای آن جمله چیست؟
جواب: معنای آن جمله این است که آن زن در میان مردم به عمل زنا شناخته شده و بدان صفت مشهورگشته است.
مسئله432ـ آیا با زن مشهور به زنا می توان ازدواج موفت کرد؟ در صورتی که یک جوان به شدت به ازدواج نیاز دارد و جز آن زن زنی دیگر نیست.
جواب: بنابر احتیاط واجب بازن مشهور به زنا قبل از توبه، ازدواج نشود.
مسئله433ـ معنای این که فقها می گویند زن زنا کار بعد از عمل زنا،عده نداردچیست؟
جواب: معنای جمله آن است که زن زناکار بعد از زنا می تواند ازدواج کند و عده نگاه ندارد و اگر آن زن زناکار شوهر دار باشد،می توانند همبستر شوند بی آنکه به سبب زنا عده نگاه دارد مگر آنکه وطی به شبهه صورت بگیرد که نگاه داشتن عده در این وقت لازم است.
مسئله434ـ مردی با یک زن بدون عقد شرعی ، به قصد ازدواج بعدی ،همبستر می شود و دارای فزند می گردد و سپس او را به عقد شرعی در می آورد آیا روابط گذشته آنان،مشمول عقد شرعی می شود و آیا عقد بعدی عطف به ما سبق می شود؟به هر حال وضع بچه ای که در حال ارتباط بدون عقد شرعی به وجود آمده است چیست؟
جواب: در تحقق ازدواج، علاقه زن و شوهری با ایجاب و قبول لفظی انشاء می شود و هیچ چیز دیگر هر چند که به ایجاب و قبول دلالت نماید جای عقد لفظی را نمی گیرد.نتیجه آنکه چنین ازدواجی صحیح نمی باشد مگر پس از اجرای عقد لفظی و اثر آن به زمان پیش برنمی گردد.و فرزند حاصل از چنین ازدواجی در صورت جهالت و نادانی پدر و مادر، حلال زاده است زیرا همبستری از روی اشتباه رخ داده است و اما اگر هر دو می دانسته اند، عملشان زنا و فرزند نیز و لدز ناشناخته می شود اگر یکی از آنان بداند و دیگری نداند فقط نسبت به آن کس که نمی دانسته،فرزند حلال زاده محسوب می شود.
مسئله435ـ برخی اوقات،زن و شوهر به تلقیح مصنوعی که پزشکی آن را اجراء می کند نیاز پیدا می کنند و آن عمل،مستلزم دیدن آلت تناسلی آنان توسط پزشک است آیا چنین عملی جایز است؟
جواب: دیدن آلت تناسلی و مشاهده آن توسط فرد نامحرم، تنها به سبب یاد شده در سؤال،جایز نمی باشد و اما اگر نیاز به فرزند، ضروری باشد و آن،به دیدن آلت تناسلی موقوف باشد در آن صورت جایز می شود و از موارد ضرورت آن است که پدر و مادر آنچنان برای فرزند داشتن بی صبری می کنند که تحمل آن وضع برایشان فوق العاده دشوار و طاقت فرساست.
مسئله436ـ زنی که نمی خواهد فرزند دار بشود به پزشک مراجعه کرده و از او می خواهد تا لوله های رحم اورا ببندداعم از آن که باز کردن آن لوله ها بعداً ممکن باشد و یانه و اعم از آنکه شوهر راضی باشدو یا نه، آیا چنین کاری جایز است؟
جواب: چنان عملی برای زن جایز است به شرط آن که اکر به دست زدن و نگاه نامحرم نکشد اعم از ان که باز کردن لوله ها بعدا امکان داشته باشد یانه. و اجازه شوهر از این جهت که بستن لوله های رحم،از فرزندداری ، مانع می شود، لازم نیست بلی گاهی اجازه شوهر لازم می شود و آن، جهت خروج از خانه برای مراجعه به پزشک می باشد زیرا خروج از خانه بدون اجازه شوهر جایز نیست.
مسئله437ـ در برخی کشورهای غربی چنان رایج شده که تخمک زن را از نطفه مرد می گیرند و آن را در یک رحم مصنوعی می کارند و سپس جنین بارور شده را به رحم مادر صاحب تخمک منتقل می سازند و آن گاه جنین در رحم مادر بزرگ، پرورش یافته و وضع حمل پیش می آید.
اولاً:آیا کشت جنین در رحم مادر بزرگ جایز است؟
و ثانیاً مادر شرعی این طفل کیست؟
جواب: جواز این کار مشکل است قطع نظر از این که چنان عملی احیاناً به دست زدن و نگاه نا محرم موقوف می شود و اگر تلقیح مصنوعی ، عملی شد در این که مادر نسبی آن طفل کیست؟ دو احتمال وجود دارد و نسبت به هر دو، زن صاحب تخمک و مادراو، احتیاط ترک نشود.
مسئله438ـ گاهی منی یک مرد را در بانک ویژه، نگاهداری می کنند آیا یک زن مسلمان طلاق گرفتن می تواند منی مرد بیگانه ای را با اجازه او وبدون عقد، برای خود تلقیح کند؟
واگر آن منی ، از شوهر قبلی خود او باشدو این کار در ایام عده صورت بگیرد جایز است و پس از پایان عده چطور؟
جواب: تلقیح منی یک مرد بیگانه،برای زن جایز نمی باشد اما منی شوهر در ایام عده رجعی ، جایز است وپس از انقضای عده جایز نمی باشد.
مسئله439ـ شخصی بین راضی نگاه داشتن خانواده و همسرش به مشکل برخورده است آیا او برای رضایت خانواده اش می تواند همسر خود را طلاق دهد و یا به عکس،شوهر برای رضایت خاطر همسرش خانواده خود را رها سازد ؟
جواب: باید به آنچه صلاح دین ودنیای او ایجاب می کند عمل نماید و عدالت و انصاف را پیش بگیرد و از ظلم و تعدی و تضییع حقوق دیگران، اجتناب ورزد.
مسئله440ـ مقصود از هزینه و نفقه ای که هر شوهر برای همسرش باید بپردازد چیست؟آیا آن،باید با وضع اجتماعی شوهر متناسب باشد؟ و یا با موقعیت خانوداگی همسر مطابق باشد؟ و یا، نه آن است و نه این؟
جواب: ملاک،شئون زن است به نسبت موقعیت شوهر.
مسئله441ـ هر زنی برعهده شوهرش حقوقی دارد که باید آنها را ادا کند پس اگر شوهری از انجام آنها سر باز زد آیا زن می تواند مانع همبستر شدن وی شود؟
جواب: زن چنان حقی را ندارد اما اگر پند و هشدار برای مرد مفید واقع نشود زن به حکم حاکم شرع رجوع می کند و از او تعیین و تکلیف می خواهد. مسئله442ـ آیا جایز است مسافر مسلمان به هنگام سفر، در تودیع و ااستقبال، همسرش را در انظار مردم ببوسد و یا بغل کند؟
جواب: اگر تحریک کننده نباشد و حجاب و پوشش رعایت شود، چنان کاری حرام نیست ما بهتر آن است که به طور کلی اجتناب شود.
مسئله443ـ یک زن و شوهر در کشور غیر اسلامی برابر مقرارت آن کشور طلاق قانونی گرفته اند اما مرد،حق قانونی و شرعی همسرش را نمی دهد و حرف واسطه ها را نمی پذیرد تکلیف چنین زنی چیست با علم به این که صبر و شکیبایی بر این وضع برای او فوق العاده طاقت فرسا می باشد؟
جواب: آن زن به حاکم شرع و یانماینده او مراجعه می کند و آنان شوهر را به رعایت یکی از دو کار الزام می کنند یا هزینه بپردازدو یا طلاق شرعی دهد هر چند با وکالت دادن به یک شخص ثالث. و هر گاه شوهر از هر دو کار خود درای کرد و پرداخت نفقه، از دارایی شوهر امکان نداشت حاکم شرع و یا نماینده او،وی را طلاق می دهند.
مسئله444ـ آیا همبستر شدن با یک زن کافر ـ اعم از کتابی و غیر کتابی ـ بدون عقد شرعی و قانونی جایز است؟ با علم به این کشور متبوع آن زن مستقیم و یا غیر مستقیم در حال جنگ با مسلمان است؟
جواب: جایز نیست.
مسئله445ـ همسری از شوهر خود اطاعت نمی کند و به مسئولیت ها و وظایف شرعی خود در برابر شوهر عمل نمی نماید. و همچنین بدون اجازه شوهر از خانه خارج شده و تا هفت ماه در خانه پدری به سرمی برد و از همانجا به جای پناه آوردن به احکام اسلامی به یک دادگاه غیر اسلامی ، مراجعه می کندتا هزینه زندگی خود و فرزندان را بگیرد ضمن آمن که از شوهرش طلاق هم می خواهد، آیا اینگونه همسری ،دارای حق هست؟و آیا با این وضع، از شوهرش حقی طلب دارد؟به ویژه آن که به یک دادگاه غیر اسلامی رجوع کرده و تقاضای طلاق و حق و حقوق خود و فرزندانش را کرده است، چنین بانویی استحقاق همه حقوق شرعی یک همسر را دارد؟
جواب: چنان همسری که در سؤال اشاره شده،مستحق هزینه ونفقه شرعی نیست و اما مهریه و حق حضانت وسرپرستی فرزندان را در دو سال کامل دارد و آنها با نشوز و نا فرمانی ساقط نمی شوند.
مسئله446ـ زن جوانی باعمل جراحی ،رحم خود را بیرون آورده و در نتیجه از عادت ماهانه افتاده است و مدت پانزده سال است که حیض نمی بیند.او برای مدتی متعه کسی شده است آیاعده نگاه داشتن بر او پس از انقضای مدت، واجب است و زمان عده او چقدر است؟
جواب: اگر او در سن و سال زنانی باشد که حیض می بیند باید عده نگاهدارد و زمان آن،چهل و پنج روزمی باشد.
مسئله447ـ گاهی یک زن غیر مسلمان به قصد ازدواج با مردی مسلمان، شهادتین می گوید بدون آن که ما یقین داشته باشیم که آن شهادتین قلبی است. آیا شنونده آن شهادتین می تواند او را مسلمان بداند؟
جواب: بلی .بر چنان شهادتین، آثار مثبت بار می شود مگر آنکه سخن و یا عمل منافی از او سر بزند.
مسئله448ـ گاهی طی عمل جراحی تخمک یک زن را به زن دیگر تلقیح می کنندآیا چنان عملی جایز است و اگر آن زن،بار دار شد طفل از آن کدامیک است؟
جواب: با اجتناب از لمس و نگاه حرام، چنان عملی مانع ندارد اما این که مادر جنین کدام است؟(صاحب تخمک و یا رحم) در احتمال وجود دارد و بنابر احتیاط واجب هر دو جانب احتیاط را رعایت کنند.
مسئله449ـ جنین در رحم مادر در میان مایعی شناور است که به هنگام ولادت و یا قبل از آن،خارج می شود گاهی همراه با خون است آیا این مایع اگر بدون خون باشد پاک است؟
جواب: بلی ،در صورتی همراه خون نباشد پاک است.
مسئله450ـ چه موقعی سقط جنین جایز است؟ آیا برای آن سن خاصی ّ مطرح است؟
جواب: پس از انعقاد نطفه، سقط جنین به هیچ وجه جایز نمی باشد مگر زمانی که مادر بر جان خود بترسد و یا ماندن جنین در شکم او ان قدر پر زحمت باشد مه غیر قابل تحمل گردد و خلاصی از آن ،جز سقط جنین راهی دیگری ندارد،در این صورت تا روح در جنین دمیده نشده است سقط، جایز است و اما پس از دمیده شدن روح در جنین سقط آن به هیچ وجه جایز نیست.
مسئله451ـ گاهی پزشکان، چنان تشخیص می دهند که جنین بیماری خطرناکی دارد واگر زاده شود اوناقص الخلقه خواهد بود و یا پس از اندک زمانی ، خواهد مرد و پزشکان، ترجیح می دهند که جنین را ساقط کنند آیا چنان حقی را دارند؟ و آیا مادر می تواند خود را دراختیار پزشکان قرار دهد تا جنین او را در آورند؟ وسرانجام دیه او به عهده کیست؟
جواب: تنها بدین جهت که جنین ناقص الخلقه و یا پس از تولد،فقط مدت کوتاهی زنده خواند بود،مجوز سقط جنین نمی شود پس مادر نمی تواند اجازه چنین کاری را به پزشکان بدهد و آنان نیز نمی توانند جنین را خارج کنند و دیه بر عهده کسی است که عملاً به چنان کاری دست زده است.
مسئله452ـ آیا مادری که فرزندنمی خواهد می تواند جنین خودرا قبل از حلول روح بیندازد در حالی که ماندن جنین،خطری جدی برای مادر ندارد؟ جواب: او چنان حقی را ندارد مگر آن که بقای جنین برای مادر موجب زحمت فوق العاده و طاقت فرسا باشد.
باب دوم : معاملات ـ فصل 8 ـ مسائل جوانان ← → باب دوم : معاملات ـ فصل 6 ـ مسائل پزشکی
العربية فارسی اردو English Azərbaycan Türkçe Français