پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی

کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (4)

بعضی از حقوق فرزندان ← → حقّ حضانت و نگهداری فرزند

در اختیار گرفتن «بچّۀ پیدا شده بی‌سرپرست»

مسأله 410. طفلی که پیدا شده و بی‌سرپرست است و توانایی انجام کارهای خود و دفع خطرات از خویش را ندارد، اصطلاحاً «لقیط» نام دارد.
برداشتن «لقیط» مستحب است؛ بلکه اگر حفظ وی بستگی به برداشتن او داشته باشد، اقدام به این امر واجب کفایی است؛ چه اینکه خانوادۀ‌ وی او را رها کرده و به جهت فقر و ناتوانی از تأمین نفقه یا ترس از اتّهام و مانند آن، وی را کنار راه یا مسجد یا جای دیگر قرار داده باشند یا این طور نباشد و مثلاً بچّه گم شده باشد یا سرقت شده و بعد در مکانی رها شده باشد.[1]
شایان ذکر است، اگر بچّه‌ای که پیدا شده، از طرف خانواده‌اش رها نشده و احتمال داده شود با فحص و جستجو به آنان دسترسی پیدا شود، کسی که آن را یافته و برداشته، باید اقدام به اعلان و فحص نماید تا آن را به ولیّش تحویل دهد.
مسأله 411. فردی که «لقیط» را بر می‌دارد، نسبت به «حضانت» و محافظت و اقدام به امور وی تا زمان بلوغ و رشدش نسبت به سایرین اولویّت دارد و غیر از افرادی که شرعاً حقّ حضانت دارند - مانند پدر و مادر و اجداد وی با توضیحاتی که در مبحث قبل ذکر شد - کسی حقّ ندارد بچّه را از او بگیرد؛
البتّه، فرد مذکور باید بالغ و عاقل باشد و در صورتی که لقیط در حکم مسلمان است باید مسلمان باشد.
مسأله 412. اگر همراه «لقیط» مالی باشد، شرعاً مال وی محسوب می­شود، مگر آنکه نشانه و قرینۀ اطمینان‌آوری برخلاف آن باشد.
بنابراین، طفلی که پیدا شده و معلوم است که پدر و مادرش قصد رها کردنش را نداشته و او را در بین راه گم کرده­اند، چنانچه مال زیادی همراه طفل باشد که مشخّص است مال وی نیست، حکم مال مجهول المالک را دارد.[2]
همین طور، اگر معلوم باشد مالی که همراه «لقیط» است مربوط به شخصی است[3] که وی را در کنار راه رها کرده، تا هر کس طفل را پیدا کرد و برداشت، مأذون باشد مال مذکور را صرف نفقات طفل کند، فرد یابنده - که طفل و مال همراهش را اخذ کرده - باید مال را حفظ کند تا آن را صرف تأمین نفقات وی نماید.
مسأله 413. اگر کسی باشد که نفقات «لقیط» را به‌طور مجّانی تأمین نماید، مانند نهادهای دولتی همچون بهزیستی، اشخاص نیکوکار،[4] موقوفات، نذورات یا وصایایی که برای مساعدت مالی ایتام بی­سرپرست است، نفقات طفل از همین راه تأمین می­شود. همچنین، تأمین نفقات طفل لقیط از حقوق شرعی مانند زکات مال در صورتی که طفل استحقاق دریافت آن را داشته باشد با رعایت شرایط آن اشکال ندارد و اگر موارد مذکور فراهم نیست و «لقیط» مال اضافه­ای دارد که از خود اوست، فرد یابنده می­تواند مال مذکور را با اجازه از حاکم شرع یا وکیل وی صرف نفقات طفل نماید.
شایان ذکر است، اگر فرد یابنده از مال خودش بر طفل انفاق کند در حالی که تأمین نفقات طفل به صورت­هایی که ذکر شد ممکن بوده، نمی­تواند آنچه را خرج کرده، از طفل بعد از بلوغ و رشدش مطالبه نماید، هرچند در هنگام انفاق قصد مجانیّت نداشته باشد؛ امّا اگر تأمین نفقات طفل به صورت­های مذکور ممکن نبوده و از مال خودش بدون قصد مجانیّت هزینه کرده، می­تواند آن را پس از بلوغ و رشد طفل، حسب توانایی مالیش از وی مطالبه نماید.
مسأله 414. اگر «لقیط» بمیرد در حالی که مالی از خودش داشته باشد، «فرد یابنده» آن را ارث نمی­برد[5] و چنانچه وارثی برای وی حسب طبقات ارث نباشد، ارث وی مربوط به امام(علیه السلام) است، که توضیح آن در فصل «ارث» مسائل«1285 و 1287» بیان می­شود.
همین طور، اگر «لقیط» بالغ شده و ازدواج دائم نماید، چنانچه وارثی برای وی حسب طبقات ارث غیر از همسرش نباشد، حکم ارث وی در صورت وفات در فصل «ارث»، مسألۀ «1288» ذکر می­شود.

[1]. بنابراین، حکم مذکور مربوط به بچّۀ نابالغ بی­سرپرستی است که بر او «ضایع» و «گمشده» صدق کند؛ امّا اگر فرد بالغی پیدا شود که دچار جنون، از دست دادن حافظه و مانند آن است و از خود استقلال نداشته و رها شده باشد و سرپرستی برای وی شناسایی نشود، چنین فردی حکم لقیط را ندارد، بلکه احکام مجنون و مانند آنکه ولیّ خاصّی ندارد در مورد وی جاری می­شود و حاکم شرع از باب امور حسبی، در این زمینه ولایت دارد.
[2]. احکام مال مجهول المالک در جلد سوّم، مسائل «1454 و بعد از آن» ذکر شد.
[3]. منظور، شخص بالغ و رشیدی است که حقّ تصرّف در اموالش را دارا است و محجور نیست.
[4]. از همین قبیل است، آنچه در مثال آخر مسألۀ قبل ذکر شد.
[5]. بنابراین، برداشتن طفل سر راهی و بزرگ کردن او حقّی را برای یابنده در ارث بردن از او ثابت نمی­کند، همان طور که اگر یابنده بمیرد، ارث وی به لقیط نمی‌رسد.
بعضی از حقوق فرزندان ← → حقّ حضانت و نگهداری فرزند
العربية فارسی اردو English Azərbaycan Türkçe Français