کتب فتوایی » مناسک حج
جستجو در:
خارج شدن از محدوده طواف ←
→ شرایط طواف
واجبات طواف
در طواف هشت چیز معتبر است :
اوّل و دوّم : شروع نمودن طواف از حجر الاسود و خاتمه دادن در همان جا در تمام شوطها و ظاهر این است که شروع از هر جزئى از آن و ختم به همان جزء کفایت میکند، اگرچه احوط این است که با تمام بدن از همه حجرالاسود در شروع و خاتمه بگذرد .
وجهت عمل به این احتیاط کفایت میکند که در شوط اوّل قبل از حجرالاسود به مقدار کمى بایستد، و نیت کند شروع به طواف را از آنجائى که واقعاً روبروى حجر الاسود قرار میگیرد، آنگاه هفت بار به دورخانه بگردد، و در پایان بار هفتم مقدارى از حجرالأسود بگذرد، ولى قصدش این باشد که خاتمه طواف نیز در همان جایی باشد که واقعاً روبروى حجرالاسود قرار میگیرد، و با این ترتیب علم و یقین براى او حاصل می شود که شروع واقعا از حجرالاسود و ختم واقعى به آن از او صادر شده است .
سوّم : کعبه را در طرف چپ بدن قرار دادن در تمام احوال طواف، پس اگر کعبه را روبروى خود قرار دهد، چه به خاطر بوسیدن چهار رکن کعبه یا غیر آن باشد، یا آنکه فشار جمعیت موجب شود که روبروى کعبه قرار گیرد یا پشت به آن کند یا آن را در طرف راست بدن قرار دهد، آن مقدار از شوط جزء طواف به حساب نمیآید .
و ظاهراً معیار قرار دادن کعبه در سمت چپ، صدق عرفى است، همانطور که از سواره طواف نمودن پیامبر ( صلى الله علیه و آله و سلم ) به دست میآید، و نیازى به دقت کردن در آن و منحرف نمودن بدن هنگام رسیدن به رکنهاى چهارگانه کعبه و دو دهانه حجر اسماعیل ( علیه السلام ) تا یقین حاصل شود که طرف چپ بدن دقیقاً روبروى کعبه قرار دارد، نیست .
چهارم : قرار دادن حجر اسماعیل ( علیه السلام ) در داخل محدوده طواف، به این معنا که در بیرون حجر طواف کند، نه در داخل آن، و نه بالاى دیوار آن .
پنجم : آنکه طواف کننده بیرون کعبه و شاذروان قرار داشته باشد، ( در پائین بعضى از اطراف کعبه یک پیش آمدگى وجود دارد که آن را شاذروان میگویند، و مشهور است که آن پیش آمدگى جزء کعبه است، و اینکه در هنگام تعمیر خانه کعبه دیوار عقبتر از جاى اصلى خود بنا شده ) .
ششم : هفت بار خانه کعبه را دور بزند، و کمتر از آن کفایت نمیکند، و بیشتر از آن در صورتى که عمدى باشد طواف را باطل میکند، همچنان که خواهد آمد .
هفتم : آنکه هفت شوط از نظر عرف متوالى و پیدرپی به حساب آید، و مراد آن است که آنها را بدون فاصله زیادى پشت سر هم انجام دهد . البته در چند مورد پیدرپی بودن آنها معتبر نیست، که بیان آنها در مسائل آینده خواهد آمد .
هشتم : آنکه دور زدن طواف کننده در اطراف خانه کعبه از روى اختیار خود باشد، پس اگر در حین اشتغال به طواف بر اثر فشار جمعیت یا چیز دیگرى اختیار از او سلب شود و بى اختیار طواف نمود، کفایت نمیکند و باید آن را جبران نماید .
مسأله 303 : مشهور بین فقها این است که طواف باید بین کعبه و مقام حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) باشد، و گفته شده : فاصله مذکور بیست و شش ذراع و نیم است، یعنى در حدود دوازده متر، و از آنجا که حجر اسماعیل ( علیه السلام ) داخل در محدوده طواف است، در طرف حجر تنها شش ذراع و نیم براى طواف باقى میماند . یعنى حدود سه متر .
ولى بعید نیست که در بیش از مقدار ذکر شده هم ـ هرچند که کراهت دارد ـ طواف جائز باشد، مخصوصاً براى کسى که در فاصله ذکر شده توانائى طواف را ندارد یا موجب حرج و مشقت زیاد براى او میشود، و در صورت توانائى رعایت احتیاط اولى است .
خارج شدن از محدوده طواف ←
→ شرایط طواف
اوّل و دوّم : شروع نمودن طواف از حجر الاسود و خاتمه دادن در همان جا در تمام شوطها و ظاهر این است که شروع از هر جزئى از آن و ختم به همان جزء کفایت میکند، اگرچه احوط این است که با تمام بدن از همه حجرالاسود در شروع و خاتمه بگذرد .
وجهت عمل به این احتیاط کفایت میکند که در شوط اوّل قبل از حجرالاسود به مقدار کمى بایستد، و نیت کند شروع به طواف را از آنجائى که واقعاً روبروى حجر الاسود قرار میگیرد، آنگاه هفت بار به دورخانه بگردد، و در پایان بار هفتم مقدارى از حجرالأسود بگذرد، ولى قصدش این باشد که خاتمه طواف نیز در همان جایی باشد که واقعاً روبروى حجرالاسود قرار میگیرد، و با این ترتیب علم و یقین براى او حاصل می شود که شروع واقعا از حجرالاسود و ختم واقعى به آن از او صادر شده است .
سوّم : کعبه را در طرف چپ بدن قرار دادن در تمام احوال طواف، پس اگر کعبه را روبروى خود قرار دهد، چه به خاطر بوسیدن چهار رکن کعبه یا غیر آن باشد، یا آنکه فشار جمعیت موجب شود که روبروى کعبه قرار گیرد یا پشت به آن کند یا آن را در طرف راست بدن قرار دهد، آن مقدار از شوط جزء طواف به حساب نمیآید .
و ظاهراً معیار قرار دادن کعبه در سمت چپ، صدق عرفى است، همانطور که از سواره طواف نمودن پیامبر ( صلى الله علیه و آله و سلم ) به دست میآید، و نیازى به دقت کردن در آن و منحرف نمودن بدن هنگام رسیدن به رکنهاى چهارگانه کعبه و دو دهانه حجر اسماعیل ( علیه السلام ) تا یقین حاصل شود که طرف چپ بدن دقیقاً روبروى کعبه قرار دارد، نیست .
چهارم : قرار دادن حجر اسماعیل ( علیه السلام ) در داخل محدوده طواف، به این معنا که در بیرون حجر طواف کند، نه در داخل آن، و نه بالاى دیوار آن .
پنجم : آنکه طواف کننده بیرون کعبه و شاذروان قرار داشته باشد، ( در پائین بعضى از اطراف کعبه یک پیش آمدگى وجود دارد که آن را شاذروان میگویند، و مشهور است که آن پیش آمدگى جزء کعبه است، و اینکه در هنگام تعمیر خانه کعبه دیوار عقبتر از جاى اصلى خود بنا شده ) .
ششم : هفت بار خانه کعبه را دور بزند، و کمتر از آن کفایت نمیکند، و بیشتر از آن در صورتى که عمدى باشد طواف را باطل میکند، همچنان که خواهد آمد .
هفتم : آنکه هفت شوط از نظر عرف متوالى و پیدرپی به حساب آید، و مراد آن است که آنها را بدون فاصله زیادى پشت سر هم انجام دهد . البته در چند مورد پیدرپی بودن آنها معتبر نیست، که بیان آنها در مسائل آینده خواهد آمد .
هشتم : آنکه دور زدن طواف کننده در اطراف خانه کعبه از روى اختیار خود باشد، پس اگر در حین اشتغال به طواف بر اثر فشار جمعیت یا چیز دیگرى اختیار از او سلب شود و بى اختیار طواف نمود، کفایت نمیکند و باید آن را جبران نماید .
مسأله 303 : مشهور بین فقها این است که طواف باید بین کعبه و مقام حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) باشد، و گفته شده : فاصله مذکور بیست و شش ذراع و نیم است، یعنى در حدود دوازده متر، و از آنجا که حجر اسماعیل ( علیه السلام ) داخل در محدوده طواف است، در طرف حجر تنها شش ذراع و نیم براى طواف باقى میماند . یعنى حدود سه متر .
ولى بعید نیست که در بیش از مقدار ذکر شده هم ـ هرچند که کراهت دارد ـ طواف جائز باشد، مخصوصاً براى کسى که در فاصله ذکر شده توانائى طواف را ندارد یا موجب حرج و مشقت زیاد براى او میشود، و در صورت توانائى رعایت احتیاط اولى است .